Karya Kaligrafi ‎تازه چندسال بود مباحثی تحت عنوان روانشناسی مدیریت ذهن و ان ال پی و ازین اصطلاح…- Ne Javaher

[ad_1]

🌹
‎تازه چندسال بود مباحثی تحت عنوان روانشناسی مدیریت ذهن و ان ال پی و ازین اصطلاحات تو ایران مُد شده بود،با یک موسسه ای آشنا شدم و خلاصه اولش تمام دوره ها را شرکت کردم وبعدم ازم دعوت به همکاری شد. (اینکه اصل درخواستشون برای همکاری، در وحله اول بابت انجام چه کاری بود را حتما توی پست دیگه ای براتون تعریف میکنم😄). القصه، من شدم همکار یک مجموعه ای که ذاتا هم بخاطر نوع نگرشی که در آن فضا حاکم بود، و هم بخاطر محدوده سن مون،یک فضای سرشار از انرژی ونشاط داشتیم. تا اینکه برای قسمت کتابخانه، آقایی استخدام شد که با حال و هوای ماها خیلی فاصله داشت و انگار از سر اجبار اونجا بود..سِمَت شغلی من طراح سرفصل آموزشی بود. یعنی باید از دل مطالب کتابها، دوره های جدید تعریف میکردم و سرفصل بندی میکردم که مثلا اسم دوره چی باشه و چند جلسه باشه و در هر جلسه چه مطالبی گفته بشه و خلاصه ماحصل پژوهش را میدادم به قسمت آموزش و اونا اجرا میکردند.
‎حالا مشکل قصه کجا بود؟! اینجا که من روزی صدبار باید میرفتم سراغ کتابها و هر صدبار هم جناب کتابفروش،گم شده بود و هیچوقت سر پستش نبود و هی باید یادداشت میگذاشتم رو میزش که هر وقت برگشتی سر جات، فلان کتاب را برای من بفرست بالا 🤦‍♀️
‎بالاخره یه روز گفتم نمیشه که من اینجوری همه وقتم دنبال کتاب گرفتن تلف میشه.باید ببینم این کجا ناپدید میشه!خلاصه وجب به وجب موسسه را شروع کردم به جستجو و آخرین جایی که باقی موند، یک انباری کوچولو بود که خرت و پرتها و کتابهای اضافه و…توش بود. احساس کردم یه صداهایی میاد ازونجا. آرووم در را باز کردم و دیدم بله، همکار فراری، لابلای خرت و پرتها و کتابها نشسته و فارغ از دنیا، زخمه بر تار میزنه و آرووم آواز تمرین میکنه….
‎شاید یکی از اندوهناک ترین تصاویر، دیدن آدمیه که در موقعیتی قرار گرفته که جایگاه حقیقیش نیست..آروم در را بستم و برگشتم تو اتاق خودم…
‎اون جمع پرنشاط خیلی زود از هم دور و بیخبر شدیم و هر کسی سمت سرنوشتش رفت…

‎چند سال پیش توی یکی از اتوبانهای بزرگ تهران،چشمم به یک بیلبورد بزرگ افتاد. تبلیغ کنسرت موسیقی سنتی یک خواننده بود. با عکس و اسمی آشنا! همکار همیشه ناپدیدمون، حالا شده بود یک خواننده ی معروف که شاید خیلیها بشناسنش…☺️

‎خیلی اوقات تو زندگی،در شرایطی قرار میگیریم که میدونیم جایگاهمون نیست.
و فقط ،اندک افرادی میتوانند از آن شرایط رد شوند و پرواز کنند،
افرادی که هدف داشته باشند و به هدفشون ایمان داشته باشند..☺️
.
.
‎برداشت مسجد جامع یزد
در حال اجرا🎨🎨
ساختار: سعید شکوری
@shakouri_saeid @sekroart
.
.

[ad_2]
Sumber:
Source