Karya Kaligrafi ‎در حال اجرا ‎گره ترکیبی نه، ده، یازده، دوازده و سیزده در زمینه ی شمسه ده ‎طرا…- Ne Javaher

[ad_1]

🌹
‎در حال اجرا☺️🎨🎨

‎گره ترکیبی نه، ده، یازده، دوازده و سیزده در زمینه ی شمسه ده
‎طراحی ساختار: سعید شکوری @shakouri_saeid @sekroart
.
.

‎چند وقت پیش داشتم با پیج شخصیم پستهای دوستانی که فالو دارمشون را میدیدم، که در بین تصاویر، عکس یکی از بزرگواران خوشنویس توجهم را خیلی جلب کرد. عکسی بود در شهر ری که ایشون جلوی یک دیواری ایستاده بودند که قشنگ خوراک روح و جان من بود☺️ .یک محرابی زیبا که توش شاهگره ی مفصلی کار شده بود. و توی دوتا لچکیها هم گره ای دیگر و در حاشیهٔ قاب هم گره ای دیگر. از کپشن فقط دو کلمه خوندم که نوشته بود در کنارِ … و دیگه محو تماشای عکس شدم. شاید باورتون نشه بچه ها من پنج شش دقیقه میلیمتر به میلیمتر عکس را فقط داشتم بررسی میکردم. اینکه شاهگره چنده. توش چی خورد شده. گره های اطراف چی هستن. رنگهای قاجاری چجوری پخش شدن توی کار. یعنی قشنگ چشممو که میبستم کل جزئیات ثبت شده بود. خلاصه بعد از کلی بررسی گفتم ببینم جناب خوشنویس هم که گره دوست از آب درآمدن چی در مورد این دیوار نوشتن! کپشنو زدم و دیدم نوشته شده: در کنار کتیبه های خوشنویسی اثر فلانی… یعنی قشنننننننگ یک سطل آب یخ ریختن روم😄😄 . خوشنویسی؟؟؟ این عکس خط توش نبود که. چشمهامو بستم،چون حفظ بودم عکسو. گفتم خدایا کار قاجاری که خط کوفی کنارش نیست. خط ثلث هم نبود آخه. مطمئنم. اصلا فضا برای ثلث نویسی نداشت. اگه خط بنایی هم بوده قطعا به اندازه گره منو درگیر خودش میکرده. اصلا این تصویری که توی ذهن منه کل کادرش با گره پر شده. خط چیه دیگه😄. خلاصه ذهن که یاری نکرد. مجبور شدم دوباره به عکس نگاه کنم. وای بچه ها باورتون نمیشه. شش تا کتیبه ی بزرگ اونم به خط نستعلیق بالای محرابی بود. و من اصلا و ابدا ندیده بودمش😅😅 اصلا باورم نمیشد چون من حتی گره بالای کتیبه ها را هم بررسی کردم. ولی اصلا کتیبه ها را ندیدم😄.(از شما چه پنهان اصلا کلا اولین بار بود که ترکیب نستعلیق و معماری را میدیدم!!😁😁)
‎شاید اگر به جناب خوشنویس هم بگیم عجب گره ای رو دیوار بود، بگن گره؟ کاشی؟ مگه فقط خوشنویسی نبود؟!! امیدوارم البته اینطور نباشه☺️
‎با اجازتون باید اعتراف کنیم این نوع نگرش فقط از زاویه چیزهایی که برای خودمون مهمه، تقریبا در همه ابعاد زندگیمون در جریانه ها !!!☺️
‎من به سهم خودم دارم تلاش میکنم به همون سمتی بروم که بقول سهراب:
چشمها را باید شست…
جور دیگر باید دید…☺️
.
.

[ad_2]
Sumber:
Source